حالت تاریک
  • دوشنبه, 1404/04/30 شمسی | 2025/07/21 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن خاورستان | khavarestan هستید؟
سیاهی چادر از سرخی خون من کمتر نیست
وصیت‌نامه شهید علیرضا محمدبیگی؛

سیاهی چادر از سرخی خون من کمتر نیست

در حفظ حجاب خود و جامعه اسلامى کوشا و سرسخت باشید که سیاهى چادر تو اى خواهر، کمتر از سرخى خون من نیست.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان»، شهید «علیرضا محمدبیگی» بیستم شهریور ۱۳۴۱ در شهرستان تویسرکان متولد شد. پدرش عبدالله و مادرش لیلا نام داشت. تا پایان دوره کاردانی درس خواند. معلم بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم بهمن ۱۳۶۴ در فاو عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجای ماند و اول فروردین ۱۳۷۳ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

در این وصیت نامه آمده است:

بسم الله القاسم الجبارین 

الحمد لله رب العالمین و صلى الله على سیدنا محمد و آله طاهرین. قال الله تبارک و تعالى فى قرآن الکریم قل لن یصبینا الى لما کتب الله لنا هو مولنا و على الله فلیتو کل المومنون قل هل تربصون بنا انما احدى الحسینن.

بگو اى رسول ما به آنانى که از جهاد فرار مى کنند و در خانه‌ها مى نشینند نمى رسد مارا مگر آنچه خداوند بر ما نوشته باشد زیرا او صاحب اختیار ماست و مومنان باید بر او توکل نمایند و نیز بگو آیا براى ما جز دو چیز انتظار دارید یا فتح یا پیروزى، یا شهادت در راه معبود و معشوق.

قال رسول الله (ص): 

فوق کل بربر حتى یقتل الرجل فى سبیل الله فلیس فوقه بر (انقلاب مهدى، شهید مطهرى).

پیامبر گرامى اسلام فرمودند: بالاى هر خوبى، خوبى دیگرى وجود دارد تا وقتى که انسان در راه خدا به شهادت رسد که بالاتر از او خوبى وجود ندارد. 

امام خمینى: خط سرخ شهادت خط محمد (ص) و على (ع) است.

هدفم از جبهه یاری کردن اسلام است

با درود و سلام فراوان بر ارواح طیبه انبیا عظام و اولیا گرام و شهداى به خون خفته در راه حق و فضیلت و همه رزمندگان سلحشور و جان بر کف اسلام باید بگویم اولاً هدفم از آمدن به جبهه هاى نور علیه ظلمت این بوده است که اسلام عزیز را در مقابل کفر جهانى قرار گرفته یارى نمایم و به نداى پرتوان و پرخروش رهبر یعنى روح الله زمان لبیک گویم و حضور خود را در جبهه هاى نبرد علیه الحاد و شرک و نفاق اعلام کنم که به قول آن نویسنده که مى گوید: وقتى در صحنه حضور ندارى خواه در نماز باش یا بر سر سفره شراب نشسته باش که هر دو فرار از تکلیف و خالی کردن شانه از بار مسئولیت است و خلاصه هدفم رضاى خداوند متعال که همه چیز ما از اوست و ما چیزى نیستیم لذا باید چند کلمه وصیت نمایم.

اولاً با مادر عزیزم و خواهران محترمم که باید کمال تشکر و قدردانى را از زحمات آن عزیزان بنمایم و خود را مدیون رنج‌ها و مشقت هایى که برایم کشیدید مى دانم.

صبور باشید

مادر از جان عزیزترم امید است به خواست خداوند قادر هرچه زودتر با دعاى خالصانه شما اسلام عزیز بر کفر جهانى پیروز گردیده و با خوشحالى همه رزمندگان جان بر کف از جمله این فرزند کوچک شما به آغوش شما بازگردد و همه خادم اسلام بوده باشیم ولى از آنجایى که در اول وصیت نامه از قرآن کریم نقل کردم سرنوشت هرکس را خداوندى که او را خلق نموده مى داند و چنانچه خداوند حکیم سرنوشت مرا شهادت تقدیر فرموده بود و مرا نیز از پیروان کاروان شهداى کربلا محسوب فرمودند و به شهادت رسیدم دوست دارم زینب وار صابر و شاکر بوده باشید و مرا از صبر و شکیبایى خود در مقابل دشمن مسرور و شاد گردانى و به قول امام حسین (ع) که به خواهرش زینب در لحظات آخر وداع فرمودند شیطان حلم و صبر شما را نرباید که اجر شما از دست برود و من اطمینان دارم با توجه به آن محبت هایى که از شما مى دانم در این راه صابر و با استقامت خواهید بود و درس صبر را به دیگر مادران خواهید داد و نشان خواهید داد که شما پیرو زهراى اطهر و دختر قهرمانش زینب کبرى هستید؛ و اگر مدت عمر پاى منبر‌ها و مجالس روضه خوانى گفتید، اى کاش ما کربلا بودیم تا حسین فاطمه (س) را یارى مى نمودیم فعلاً براى ما این جنگ با کفار و دشمنان سر سخت و خونخوار امتحان است که هر کس حسینى است باید قدم به میدان نهد و در راه خدا از جان و مال و فرزند و خانواده بگذرد که یا در خط دین است یا دنیا و اگر ما از جهاد در راه خدا و جانبازى در راه ایمان خوددارى نماییم معلوم مى شود گفته هایمان حقیقت نداشته و با دل و جان و ایمان به وعده هاى خداوندى نیاورده‌ایم که او مى فرماید شهدا زنده‌اند و نزد خداى خود روزى مى خورند و شهیدان شفاعت مى نمایند و شهیدان شمع محفل تاریخ بشریتند؛ و شهدا قلب تپیده تاریخند و مادرم خوشحال باش که خداوند به شما مانند هاجر یک فرزند، چون اسماعیل عطا نمود و شما او را در راهش قربانى نمودید و رضاى خدا را بر رضاى خود پیشتر دانستید و، اما خواهرانم دوست دارم شما در حفظ حجاب خود و جامعه اسلامى کوشا و سرسخت باشید که سیاهى چادر تو اى خواهر کمتر از سرخى خون من نیست و شمایید که باید به مردم درس ایثار و گذشت و صبر و تحمل و شرافت و حریت بدهید و واقعاً نشان دهید که ما را از شهادت و اسارت در راه خدا چه باک که پیروان حسین و رهروان زینب على (ع) هستیم.

 

گریه بر اهل بیت عبادت است

 

و مادرم و خواهرانم مى دانم محبت به من هرگز فراموشتان نخواهد شد و نمى گویم گریه نکنید ولى حرف من این است که هرگاه به مزارم آمدید قرآن بخوانید و اگر خواستید گریه کنید براى فرزند زهراى مظلومه حسین مظلوم و یاران غریبش و فرزندان و کودکان ستمدیده او در کربلا گریه نمایید که گریه بر آنان عبادت است.

 

رمز وحدت ما را تا اینجا رساند

 

از همه شما عزیزان و اقوام و خویشان و دوستان با محبت مى خواهم مرا از جان و دل حلال کنید و از هرکس با من برخورد و آشنایى داشته حلالیت طلبید و اطاعت از امام را بر همه چیز مقدم دارید و او را تنها نگذارید که هر کس او را تنها گذارد از کوفیان بى وفا، کمتر نخواهد بود سعى کنید اوقات شریف خود را به تقرب به خداى متعال گذرانیده و در پاى گروه گرایى و شخصیت پرستى که شرک است نگذرانید چرا که با تقوا‌ترین گرامى‌ترین است و رمز وحدت بود که ما را به اینجا رسانید که به قول على (ع) در نهج البلاغه جمعیت متفرق، چون گوسفندان از هم جدایند که عاقبت طعمه گرگ خواهند شد.

 

در خاتمه از همه شما عزیزان تشکر نموده و برایم مدتى نماز خوانده و چند روزى روزه گرفته و طلب مغفرت نمایید به امید پیروزى اسلام و نابودى کفر جهانى و فتح کربلا و زیارت قدس عزیز.

 

خدایا خدایا تا انقلاب مهدى (عج) خمینى را نگهدار. ۵/۱۲/۶۳

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!