حجت‌الاسلام حسین یوسفی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «خاورستان» در مورد شکل‌گیری رابطه عاطفی و بی‌نظیر میان ایرانی‌ها و امام رضا(ع) گفت: درباره محبت مردم ایران به امام رضا(ع) و علاقه و دوستی مردم ایران به این امام همام به تاریخ برمی‌گردیم تا قضیه بیشتر روشن شود.

وی ادامه داد: امام رضا(ع) پنجاه و پنج سال عمر می‌کنند که سی و پنج سال دوران امامت پدر بزرگوار ایشان حضرت امام کاظم علیه السلام بود و ده سال دوران خلافت هارون الرشید را دارد و پنج سال دوران امین عباسی و پنج سال هم در دوران مامون امام رضا علیه السلام زندگی می کنند.

به گفته وی در دوران پدر بزرگوارشان در آن سی و پنج سال مشابه یک انسان معمولی و عادی در کنار پدر بزرگوار خودشان زندگی می‌کنند وقتی که امام کاظم(ع) به واسطه هارون الرشید در بغداد به شهادت می‌رسند امام رضا علیه السلام در مدینه در سن سی و پنج سالگی به امامت می‌رسند و به دلیل اینکه هارون الرشید پدر ایشان را به قتل رسانده زیاد متعرض امام رضا علیه السلام نمی‌شود چرا که دیگر شرایط به او اجازه نمی‌دهد به سمت امام رضا علیه السلام برود.

 استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: از طرفی قیام‌های علویان در خراسان به صورت جدی اوج گرفته و هارون برای سرکوب علویان وارد بر منطقه خراسان می‌شود هارون در سال‌های آخر عمرش که به خراسان و مرو می‌‌آید که قیام‌های علویان را سرکوب کند به شدت مریض می‌شود و کار به جایی می‌رسد که وقتی قصد دارد بر اسب سوار شود باید کمکش می‌کردند و حتی توان ایستادن و راه‌رفتن را نداشت طوری که دکترها اعلام کردند اگر بخواهی به بغداد بروی در بین راه خواهی مرد لذا همونجا توقف کرد.

یوسفی اظهار کرد: وقتی که خواست از دنیا برود وصیت کرد من را در همین مکان دفن کنید بعد از هارون ولیعهد او امین عباسی در بغداد بر تخت قدرت نشست امین عباسی هم مثل هارون در طول دوران پنج سال خلافت به امام رضا علیه السلام کاری نگرفت به دلیل اینکه یک درگیری خانوادگی داشت به شدت با مامون درگیر بود و مامون دنبال این بود که امین را سرنگون کند و خودش خلافت را بر عهده گیرد.

وی بیان داشت: دلیل دعواهای خانوادگی که از کودکی با همدیگر داشتند بی عرضگی امین بود و در این پانزده سال امامت امام رضا علیه السلام دورانی است که تقریبا امام رضا یک مقداری زندگی‌اش آرام‌تر بوده برخلاف تصور بسیاری از مردم که احساس می‌کنند امام رضا علیه السلام در دوران مامون چون به ولایت عهدی رسید بهترین دوران زندگیش بود.

به گفته وی مامون امین را کشت و خودش بر اریکه قدرت تکیه زد مامون چالش‌های فراوانی در ابتدای خلافت خودش دارد یکی عباسیان او را نمی‌پذیرند با کودتای نظامی آمده روی کار امین را کشته توانسته قدرت را در دست بگیرد و پایتخت بغداد است مامون در مرو زندگی می‌کند و فاصله خیلی زیاد است تا بخواهد به اوضاع و احوال مسلط شود طول می‌کشد.

یوسفی تصریح کرد: چند صباحی به همین منوال می گذرد برای اینکه بتواند بر اوضاع مسلط شود امام رضا علیه السلام را از مدینه به خراسان دعوت می‌کند امام رضا علیه السلام مجاهدیست به شدت خستگی ناپذیر در آن سال‌های آخر عمر خودش به خراسان دعوت می شود.

به گفته وی این علاقه‌ای که بین ایرانیان و امام رضا علیه السلام وجود دارد از اینجا ایجاد شده امام رضا علیه السلام انسانی است بسیار زیرک در مدینه وقتی که اعلام می کنند که به دنبال شما آمدیم که به مرو بروید اول به کنار قبر پیامبر بزرگوار اسلام می‌روند و به شدت گریه می‌کنند و به نوعی با پیغمبر وداع می‌کنند و می‌گویند من دیگر از این سفر برنمی‌گردم.

استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: بازی سیاسی که آغاز شده امام رضا علیه‌السلام باید این دعوت را بپذیرد چون اگر دعوت را نپذیرد مردم فکر می‌کنند که زمینه‌ای برای خلافت برای امام به دست آورده اما آن را از دست داد.

یوسفی ادامه داد: در این سفر فرزندان و خانواده خودش و هیچ فردی را با خودش همراه نکرد و تنها به این سفر آمد وقتی هم می‌خواست از مدینه به سمت مرو سفر کند گفتند پشت سر من بلند بلند گریه کنید به مردم بفهمانید که این سفر سفر اجباری و الزامی است.

به گفته وی مامون هم انسان ناشی نیست زیرک است اعلام کرده که امام رضا علیه‌السلام را از شهرهای مذهبی عبور ندهند لذا بسیاری از محققین بر آنند که امام رضا علیه‌السلام از بصره و قم عبور نکرد چون شیعیان امام رضا علیه السلام به شدت علاقه‌مند به امام هستند به میدان خواهند آمد کار مامون را سخت می‌کنند.

وی بیان داشت: روز اولی که امام رضا علیه‌السلام وارد بر مجلس مامون شد مامون پیشنهاد داد خلافت را بپذیرید امام علیه السلام محکم در مقابلش ایستاد اگر خلافت حق توست حق نداری خلافت را به من واگذار کنی و اگر خلافت حق تو نیست نباید بر اریکه قدرت تکیه می زدی و امام علیه السلام رفت و مجدد پیشنهاد ولیعهدی داد امام علیه السلام نمی پذیرفت الزام و اجبار کرد امام فرمود من خلافت عهدی را می پذیرم به شرط اینکه یک هیچ کسی را منسوب به پستی نخواهم کرد هیچ کسی را از سمتی عزل نخواهم کرد در قانونگذاری اصلا دخالت نخواهم کرد و این را بدان مامون ولیعهد کسی را می‌گذارند که سنش از پادشاه کمتر است من حداقل بیست و پنج سال از تو بزرگترم و قاعدتا من زودتر از تو از دنیا خواهم رفت.

استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در دوران ولایت عهدی امام رضا علیه السلام اینقدر امام زمینه را برای حضور شیعیان و حضور فرزندان موسی بن جعفر علیه السلام در ایران فراهم کرد که همان‌گونه که مشاهده می‌کنید در جای جای ایران فرزندان موسی بن جعفر مقبره و جایگاه دارند فقط سه فاطمه سلام الله علیهم از موسی بن جعفر در ایران در شهرهای اصفهان، قم و باکو هستند و برادرهای امام رضا فرزندان موسی بن جعفر در ایران پراکنده شدند و امامزاده‌هایی هستند که می خواهند نشر معارف دین کنند.

به گفته یوسفی آن‌ها میدان را باز دیدند و وارد بر این سرزمین شدند و این ارتباطی که مردم ایران با امام رضا علیه السلام گرفتند زمینه آن در دورانی که به شدت به ایشان سخت می‌گذشت دوران ولایتعهدی مامون ایجاد کرد.

وی ادامه داد: مامون دید کار به جایی رسیده که وزرا و حتی خانواده‌اش از رو برگرداندند و به امام رضا علیه السلام اقبال می‌کنند و نمی‌تواند ادامه دهد و به امام رضا پیشنهاد کرد من پایتخت را از مرو منتقل بغداد می‌کنم بغداد خانه پدری و امام به مدینه خانه پدری برود.

به گفته وی اینقدر تبلیغات امام رضا علیه‌السلام و برخورد ایشان روی افراد تاثیرگذار بود و حتی به فرموده امام رضا علیه السلام اگر مردم محاسن کلام ما را بدانند از ما اطاعت و پیروی می کنند امام صحنه را طوری رقم زد که مامون به شدت به ستوه آمد کار به جایی رسید که دقیق در همان مکانی که بیست سال پیش هارون الرشید دفن شده بود در شهر طوس امام رضا علیه السلام را هم به شهادت رساند.

 وی تاکید کرد: آنچه را که از امامزادگان و فرزندان موسی بن جعفر سلام الله علیها در ایران داریم به برکت آن حضور سه ساله امام رضا علیه‌السلام در ایران است یعنی آن مجاهدتی که امام رضا علیه‌السلام در نشر معارف دینی حتی در قالب ولایت عهدی انجام داد حتی زمینه ساز این پراکندگی فرزندان موسی‌بن جعفر و ارتباط عمیقی که امام رضا علیه‌السلام با مردم ایران توانست انجام دهد و ایجاد کند.

انتهای خبر/